زندگی تلخ 🚬🔮p2

22:34 1401/03/11 - Paniaz 2011

رفتن تو پایان این قصه نبود.

حالا من با این شهری که اغشته به بوی توست چه کنم!!

 

 

 

 

 

Go read more 

شب به صبح

طبق معمول گذشته از خوابم بیدار و خودم رو به دستشویی رسوندم کارامو کردم!

امروز قرار است که به دانشگاه بروم. موهای آبی خوش رنگم را بالا بستم و لباس صورتی کم رنگم را پوشیدم لباسم شامل یک بلوز که صورتی ملایم بود و یک شلوار جین طوسی رنگ و زخمی طبق معمول کتونی هام رو پام کردم و رفتم.

دره ماشین باز کردن و سوارش شدم تا خونه آلیا گاز دادن وقتی رسیدیم سه تا بوق زدم و آلیا بلافاصله وبدون درنگی آمد و نشست ماشین و حرکت کردیم

آ:مری! دیشب حالت بد بود چه اتفاقی افتاده؟ هاا

م:آلیا! آدرین اگراست برای من مرد! 

 

ببخشین که این پارتم کم بود به بزرگیتون وبخشین🔮🔮⛓️